۷ آبان؛روز کوروش بزرگ موسس سلسله هخامنشی
روز ۷ آبان که در آن روز کوروش وارد بابل شده و منشور کوروش صادر شده است، به پیشنهاد سازمان بینالمللی نجات پاسارگاد ، روز کوروش کبیر انتخاب و نامگذاری شده است.
کوروش بزرگ بهعنوان یکی از محبوبترین پادشاهان تاریخ جهان شناخته میشود و اقوام و ملل گوناگون از کوروش به نیکی یاد کردهاند. منابع تاریخی درباره کمتر پادشاهی چنین شرایطی دارند؛ آن هم منابعی که توسط اقوام و ملل گوناگون با ارزشها و نگرشهای گوناگون نگارش یافتهاند. آن چیزی که کوروش را خاصتر میکند، یافت شدن آثار باستانی بسیار ارزشمند از زمان کوروش است.
بدون تردید چنین شخصیتی تا به امروز هم قابل ستایش است و شایسته است همانند بسیاری از بزرگان جهان که روز بزرگداشت برای آنها در نظر میگیرند، برای کوروش هم روز بزرگداشت تعیین شود. از این روی این روز را باید یکی از روزهای ارزشمند تاریخی ایران و جهان دانست، چراکه مختص یکی از اشخاص تاثیرگذار در تاریخ جهان است. بر اساس یک کتیبه باستانی معتبر که «رویدادنامه نبونئید» نام گرفته است، روز سوم ماه Arahsamna بابلی، کوروش بزرگ پس از ورود به شهر بابل، با استقبال باشکوه مردم روبهرو شد.
روز کوروش به مناسبت پایان تصرف امپراتوری بابل به دست سپاه هخامنشیان و پایان دوران ستمگری در جهان باستان انتخاب شده است.
کوروش ابتدا علیه شاه ماد طغیان کرد و سپس به پایتخت حکومت ماد در هگمتانه یورش برد و با کمکهایی که از درون سپاه ماد به او شد، هگمتانه را فتح کرد. سپس کرزوس، شاه لیدیه را شکست داد و بهسوی سارد لشکر کشید و پس از دو هفته، شهر سارد به اشغال نیروهای ایرانی درآمد. کوروش مسئولیت فتح دیگر شهرهای آسیای صغیر را به فرماندهانش واگذار کرد و خود به اکباتان بازگشت و بهسوی «پارت»، «زرنگ»، «هرات»، «خوارزم»، «باختر»، «سغد»، «گندار»، «ثهت گوش» و «ارخواتیش» لشکر کشید. جزئیات این جنگها در تاریخ ثبت نشده است و اطلاع کمی درباره کیفیت این نبردها وجود دارد.
در بهار سال ۵۳۹ پیش از میلاد، کوروش قصد تسخیر بابل را کرد و وارد جنگ با بابل شد. به گواهی اسناد تاریخی و عقیده پژوهشگران، فتح بابل بدون جنگ بوده است و توسط یکی از فرماندهان کوروش به نام گئوبروه در شب جشن سال نو انجام شد.
هفده روز پس از سقوط بابل، در روز ۲۹ اکتبر سال ۵۳۹ پیش از میلاد، خود کوروش وارد پایتخت شد. روز ۲۹ اکتبر در تمام سالها برابر ۷ آبان است اما در سالهای کبیسه، با ۸ آبان مصادف است. بنابراین، هفتم آبان ماه، بهعنوان روز بزرگداشت کوروش مطرح شد و با استقبال ایران دوستان و دوستداران کوروش بزرگ همراه بود. بهطوری که هر سال، هفتم آبان به یاد کوروش گرامی داشته میشود.
در این روز علاقهمندان به کوروش و تاریخ و تمدن ایرانزمین برای پاسداشت فرهنگ و تمدن ایرانی به پاسارگاد، مقبره کوروش میروند و گردهم جمع میشوند تا یاد و نام کوروش را گرامی بدارند.
اما برخی چهارم شهریور را که زادروز داراب (یکی از پادشاهان داستانهای ایرانی) میدانند، زادروز کوروش بزرگ در نظر میگیرند.
در گاهشماری ایرانی روز چهارم هر ماه «شهریور» نام دارد و شهریور بهمعنای «پادشاهی آرزو شده» است.
در اسطورههای ایرانی، روایات و شخصیت کیخسرو نزدیک به کوروش هخامنشی است. روایتهای فریدون هم بی پیوند با کوروش نیست. اما به عقیده برخی از پژوهشگران شرایط زمانی داراب در داستانهای ایرانی نزدیک به کوروش هخامنشی است و با توجه به این موضوع، امکان دارد حقایقی درباره کوروش بزرگ یافت شود. از همین رو میگویند «چهارم شهریور» زادروز کوروش بزرگ است. اما نباید فراموش کنیم که شرایط داراب بیشتر به داریوش هخامنشی میخورد.
استوانه کوروش درباره چگونگی فتح بابل و رفتار انساندوستانه این پادشاه بزرگ سخن میگوید. اما اینکه در این روز منشور صادر شده باشد بیشتر شبیه به یک حدس است. میدانیم فتح بدون جنگ بابل در دوران باستان نقطه عطفی در تاریخ بوده است و همان طور که اشاره شد بر اساس اسناد معتبر باستانی، کوروش بزرگ در این روز وارد بابل شد و با استقبال با شکوهی مواجه شد؛ همین موضوع میتواند دلیل خوبی برای گرامیداشت روز مردمی کوروش باشد.
در سال ۱۹۷۱ میلادی، سازمان ملل متحد استوانه کوروش را به همه زبانهای رسمی سازمان منتشر کرد و بدلی از این استوانه در مقر سازمان ملل در شهر نیویورک قرار داده شد.
گزنفون گزارش میکند که همسر یکی از دشمنان کوروش، پانتهآ نام داشت و بهدست وی اسیر شد ولی با وجود تمام زیباییاش، کوروش به او دستدرازی نکرد. این داستان در ابتدای قرن شانزدهم در آثار شاعر ایتالیایی ماتئو باندلو و نویسنده انگلیسی، ویلیام پینتر و همچنین درامنویس آلمانی، «هانس زاکس» با اشعاری چنین مفهومی را بهتصویر کشیدهاند. «پیر منفره»، خالق کوروش پیروز در سال ۱۶۲۸ و «آنتوان دانشه» جوانی کوروش را با روشی بسیار مثالزدنی تشریح کردهاند.
از زمان تاکید بر اهمیت و ارزش مذهبی پادشاه، در شمار زیادی از نگارهنماها با موضوع کوروش در کلیساها و صومعهها، بهصورت گستردهای روبهرو هستیم. برای نمونه آثار ویترای صومعه ابسدورف شهر اویلتسن در نیدرزاکسن آلمان را میتوان نام برد.
مایکل اچ هارت نویسنده کتاب صد، کوروش را بهعنوان هشتاد و هفتمین انسان تاثیرگذار در تاریخ جهان معرفی کرده است.
تنها منبع موثق کهنی که غیرمستقیم به مرگ کوروش اشاره میکند، دو لوح و سند گلی یافتشده در بابل است که نخستین آن مربوط به دوازدهم اوت ۵۳۰ پیش از میلاد است که تاریخ آن «نهمین سال کورش، شاه کشورها» را نشان میدهد.
سند دوم که مربوط به سی و یکم اوت ۵۳۰ پیش از میلاد است، «سال آغاز فرمانروایی کمبوجیه، شاه کشورها» را بر خود دارد. این دو سند که در ظاهر اهمیت چندانی ندارند، در واقع نشان میدهند که کوروش در فاصله بین ۱۲ تا ۳۱ اوت سال ۵۳۰ پیش از میلاد درگذشته است یا حداقل، خبر درگذشت وی و بر تختنشینی کمبوجیه در این تاریخ به بابل رسیده است.
گزفنون، یک وصیتنامه به کوروش نسبت میدهد و در قسمت آخری آن، از زبان او چنین مینویسد:
فرزندان من، چون بمیرم، تن مرا در زر و سیم نپوشانید و به گوهرها میارایید، بلکه به شتاب آن را به خاک بسپارید. زیرا چه سعادتی بالاتر از اینکه آدمی، به خاک برگردد، خاکی که پردازنده و پرورنده همه چیزهای نیکوست و چون همه عمر دوستدار مردمان بودهام، کام من آن است که پس از مرگ نیز به آغوش خاک برگردم. خاکی که مردمان را به سان مامی نیکوکار و مهربان است.